در تحقیقات بازار سرمایه، تاثیر محافظه کاری روی ترازنامه و صورت سود و زیان مورد بررسی قرار گرفته و به ترتیب به عنوان محافظه کاری غیر شرطی و محافظه کاری شرطی، نام گذاری شده است، این مطلب به وسیله باسو در سال ۱۹۹۷ اینگونه مطرح گردید که محافظه کاری شرطی کمتر نشان دادن سود در پاسخ به اخباربد و عدم بیشتر نشان دادن سود در پاسخ به اخبار خوب میباشد. این تعریف با توجه به مطالعات انجام شده در بازار سرمایه تحقیق لارا، اوساما و پنالوا صورت گرفته مورد تأیید قرار گرفته است. یک راه دیگر ارزیابی تاثیر محافظه کاری حسابداری روی سود (و خالص داراییها) ایجاد یک تمایز بین محافظه کاری پایدار و محافظه کاری موقت حسابداری میباشد. محافظه کاری پایدار اشاره به زمانی دارد که برای مثال مخارج تحقیق و توسعه بلافاصله پس از تحقق به جای منظور نمودن به عنوان مخارج سرمایه ای و استهلاک آتی به هزینه جاری منظور گردد. خالص داراییها همواره کمتر از واقع خواهد بود، همان طور که سودها نیز در ابتدای پروژه کمتر اظهار میگردند و در حین دوره بعدی در مورد یک پروژه خاص بیشتر بیان خواهند شد.
محافظه کاری موقت به زمانی اشاره دارد که تغییرات در برآوردها و روش های حسابداری به گونه ای موقت سود را کاهش و باعث ایجاد ذخیره مخفی (خارج از ترازنامه ) و یا اندوخته مازاد میگردد که بعدا ممکن است برگشت شود. این مطلب میتواند همانند برآورد استهلاک یا تجدید ساختار ذخایر باشد. زمانی که دو رویه حسابداری با یکدیگر مقایسه میگردد، آن رویه ای که باعث ایجاد خالص داراییهای با ارزش کمتر گردد به عنوان رویه محافظه کارانه تر طبقه بندی میگردد و بالعکس. اصل محافظه کاری انتخاب محافظه کارانه ترین رویه در زمانی است که چندین رویه حسابداری موجود باشد (استرلینگ، ۱۹۶۷)[۸۷]۱.
۲-۳-۴) معیارهای ارزیابی محافظه کاری
محققان از سه نوع معیار، به منظور ارزیابی محافظه کاری استفاده میکنند:
-
- معیارهای خالص داراییها.
-
- معیارهای سود و اقلام تعهدی.
- معیارهای رابطه سود و بازده سهام.
تمام این معیارها با تکیه بر اثر عدم تقارن محافظه کاری در شناسایی سودها و زیانها میباشند(واتز، ۲۰۰۳)[۸۸]۳.
۲-۳-۴-۱)معیارهای خالص داراییها
اگر چه ارزشهای بازار دارایی ها و بدهیها که خالص دارایی ها را تشکیل میدهند در هر دوره تغییر میکنند، اما همه این تغییرات در حسابها و گزارشهای مالی منعکس نمی شود. بر اساس محافظه کاری، افزایش در ارزش داراییهایی (سودهایی) که به اندازه کافی تاییدپذیر نباشند، ثبت نمی شود، در حالی که کاهش در ارزش داراییها ( سودها )، با همان درجه از تأیید پذیری ثبت میگردد. در نتیجه خالص دارایی ها کمتر از ارزش بازارشان ارائه میشوند. محققان برای برآورد این ارائه کمتر از واقع، از مدل های ارزیابی سهام واحدهای تجاری و یا نسبت ارزش دفتری خالص دارایی ها به ارزش سهامشان (نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار) استفاده میکنند(همان منبع).
۲-۳-۴-۲) معیارهای سود و اقلام تعهدی
محافظه کاری بیانگر این است که سودها پایدارتر از زیانها هستند، زیرا صورتهای مالی افزایشهای تاییدناپذیر در ارزش داراییها (سودها ) را در زمان وقوع شناسایی نمیکنند، بلکه طی دوره های آتی و به هنگام ورود جریانهای نقدی ناشی از این افزایشها شناسایی میکنند. برای مثال، اگر ارزش یک دارایی افزایش یابد از آنجایی که انتظار می رود جریانهای نقدی آتی افزایش یابد، بنابرین سود را طی سالهای آتی و به ازای ورود جریانهای نقدی مربوطه شناسایی میکنند. این بدین معنی است که سودها گرایش به پایداری و تداوم دارند. در مقابل زیانهایی که درجه تاییدپذیری آن ها با سودهای غیرقابل تأیید یکسان است، درست در زمانی که به وقوع میپیوندند، بدون توجه به اینکه کاهش در جریانهای نقدی آن ها طی دوره های آتی تحمل شوند، شناسایی میگردند. از آنجایی که به طور متوسط، این زیانها در دوره های آتی قابل برگشت نیستند، پایداری و تداوم این کاهش سودها احتمالاً کمتر از افزایش سودها است، از این رو این کاهش سودها ناپایدار هستند. این پایداری یا ناپایداریها و تغییرات سود، معیاری را برای محافظه کاری فراهم می آورند و این رفتار نامتقارن محافظه کاری در قبال سودها و زیانها عدم تقارنی را در اقلام تعهدی به وجود می آورند(همان منبع). گیولی وهاین [۸۹]۳(۲۰۰۰) چنین اظهار میکنند که محافظه کاری باعث کاهش سود گزارش شده انباشته در طول زمان می شود. آن ها بیان میکنند که اندازه اقلام تعهدی انباشته شده در طول زمان، یکی از معیارهای محافظه کاری است.
شرکتهایی که در مرحله ثبات قرار دارند و هیچ گونه رشدی ندارند و همچنین از نظر استفاده از روشهای گوناگون حسابداری نیز بیتفاوت هستند، سودهایشان به جریانهای نقدی نزدیک می شود و اقلام تعهدی ادواری آن ها نیز به سمت صفر میل می کند.« ثبات اقلام تعهدی منفی (از قبیل منظور نمودن انواع ذخایر) در میان شرکتها و در طول یک دوره بلند مدت نشانهای از وجود محافظه کاری است، نرخ انباشتگی اقلام تعهدی منفی شاخصی از تغییر در میزان محافظه کاری در طول زمان است» (گیولی و هاین، ۲۰۰۰)[۹۰]۱.
۲-۳-۴-۳) معیارهای رابطه سود و بازده سهام
قیمتهای بازار سهام نشان دهنده تغییرات ارزش دارایی در زمانی هستند که آن تغییرات رخ می دهند، خواه اینکه آن تغییرات شامل زیانها یا سودهایی در ارزش دارایی باشند. از این رو، می توان گفت که بازدههای سهام همواره به هنگام هستند. از آنجا که محافظه کاری پیشبینی می کند، مبنای شناسایی زیانهای حسابداری بسیار به هنگام تر از سودها است، بدین ترتیب انتظار بر این است که زیانهای حسابداری بیشتر از سودهای حسابداری با بازدههای سهام، تقارن زمانی داشته باشند (واتز، ۲۰۰۳).
بخش چهارم: پیشینه تحقیق
۲-۴) پیشینه تحقیق
پیشینه تحقیق در دو بخش تحقیقات انجام شده در خارج از کشور و تحقیقات انجام شده در داخل کشور، ارائه شده است.
۲-۴-۱) تحقیقات انجام شده در خارج از کشور
لافوند و رویچودهاری[۹۱](۲۰۰۸) در پژوهشی به بررسی رابطه درصد مالکیت مدیران با محافظه کاری پرداختند. آن ها مدل باسو را معیار محافظه کاری قرار دادند و اندازه شرکت، بدهی و ریسک ادعاهای حقوقی را متغیرهای کنترلی در نظر گرفتند. یافته های ایشان بازگوکننده این بود که بین نسبت بدهی با محافظه کاری رابطه مثبت و معناداری برقرار است؛ یعنی با افزایش سطح بدهی تقاضا برای محافظه کاری افزایش مییابد.