۲-۳-۱۱ راهکارهای برخورد با بی تفاوتی در کارکنان
حال که با علل بروز بی تفاوتی آشنا شدیم باید به دنبال راه چاره و روش پیش گیری و از بین بردن آن در کارکنان باشیم. در این جا تعدادی از مهم ترین روش های کنترل بی تفاوتی را مورد بررسی قرار میدهیم.
-
- آزادی عمل به کارکنان در انجام امور قسمت خود: منظور از آزادی عمل، فکر کردن و عمل نمودن در مورد حیطه کاری خود میباشد. در این صورت کارکنان احساس رضایت میکنند و از انجام کار خود ابراز خشنودی می نمایند.
-
- اهمیت دادن به هر شغل بدون مقایسه با مشاغل دیگر سازمان: اگر به هر شغل به عنوان یک کار مهم و مورد نیاز در سازمان توجه شود، هیچ گاه مقایسه بین مشاغل و مشخص کردن مهم ترین و کم اهمیت ترین، پیش نمی آید. در نظر مدیریت منابع انسانی، وجود کلیه شغل ها در جایگاه خود مهم و برای ادامه کار سازمان و رسیدن به اهداف عالی ضروری و لازم است. در این صورت هیچ کس احساس حقارت
نمی کند و کارکنان با انجام کاری که مسئول آن هستند ابراز رضایت و خشنودی میکنند.
-
- ارزیابی عملکرد: فرآیندهای مختلفی در مدیریت منابع انسانی وجود دارد. از جمله آن ها، ارزیابی عملکرد کارکنان میباشد که به نوبه خود بسیار حائز اهمیت و در خور توجه است. به همین دلیل کمی بیش تر به آن می پردازیم. برای دست یابی به یک عدالت در سنجش عملکرد کارکنان، در هر سطوحی می بایست ارزیابی دو جانبه یعنی مدیران از زیر دستان خود و کارکنان از مدیران و رؤسای قسمت خود صورت گیرد. این روش میتواند مناسبات بین آن ها را بهبود ببخشد و نظر کارکنان نسبت به مدیریت را تغییر دهد.
-
- زیبایی محل کار: زیبایی و آراستگی محل کار موجب دل چسب شدن آن برای کارکنان می شود. در یک بررسی به عمل آمده مشخص شد که استفاده از رنگ های دلپذیر در محیط کار باعث کاهش غیبت های مکرر کارکنان، افزایش دلبستگی و دلگرمی آنان به کار و کاهش خستگی عمومی بدن میگردد. سلول های چشم در مقابل طول موج های مختلف حساسیت های مختلف از خود نشان میدهند. مثلاً رنگ های روشن و ملایم چشم و اعصاب کارکنان را آرامش می بخشند و با توجه به تحقیقات روانشناسی ناخودآگاه در آنان شور و علاقه به کار ایجاد میکنند.
- افزایش دانش کارکنان: سازمان های یادگیرنده به دنبال کسب بهترین ها (از جهات مختلف) هستند. برای به دست آوردن بهترین ها باید دائماً آموخت و آموخته ها را انتقال داد. این کار را همه کارکنان از مدیر ارشد تا کارکنان ساده سازمان به نسبت نیاز شغلی باید انجام دهند. آموزش مستمر به سازمان قدرت میدهد و سرعت حرکت را برای رسیدن به هدف، بیش تر میکند. در سازمان های یادگیرنده، به دلیل افزایش توانایی فکری کارکنان، آموزش روش های جدید، عدم وجود سرزنش، استقبال از ایده های جدید، کاهش شدید تنبیه ها، تقویت رضایت مندی کارکنان، تقسیم قدرت در بین کارکنان و … کارکنان از کار خود لذت میبرند و دائماً در حال پویایی هستند در چنین سازمانی به هیچ وجه بی تفاوتی به وجود نمی آید. در سازمان های یادگیرنده، نوآوری و خلاقیت بسیار بالا است. هر چه آموزش با کیفیت تر و بیش تر صورت گیرد، موجب ایجاد تغییر در افراد می شود. که نتیجه آن به وجود آمدن افرادی خلاق و فعال میباشد و باعث پیشرفت سازمان میگردد. برای ایجاد سازمانی یادگیرنده، ضمن تلاش برای ایجاد این رویه و گسترش فرهنگ یادگیری، باید مدیران بر این عقیده باشند که هزینه یادگیری و آموزش با ارتقاء دانش و افزایش سطح تخصصی افراد جبران خواهد شد. در حقیقت با بسط فرهنگ یادگیری و افزایش سطح دانش، سود نهایی سازمان بیشتر خواهد شد. از دیگر فواید آموزش، آشنایی کارکنان با مشکلات و در نتیجه ایجاد تفکر، پویایی بلند مدت در سازمان، خلاقیت، نوآوری و همچنین
باعث عدم مقاومت کارکنان در برابر تحولات و تغییرات سازمان و… می شود.
-
- شایسته سالاری: شایسته سالاری را می توان انتخاب بهترین ها در مناسب ترین جایگاه تعریف کرد. امروزه سازمان ها برای رسیدن به سطح مطلوب خود، نیاز به به کار گیری انسان هایی با خصوصیات و شایستگی ها بالا دارند. مطمئناً هیچ کسی یافت نخواهد شد که خواهان شایسته سالاری نباشد. یعنی شایسته خواهی در همه وجود دارد. اما هر کس شایسته را به نوعی تعریف میکند. در این میان سازمان باید با معیارهای منطقی و علمی به دنبال شایسته شناسی و بعد شایسته گماری و برای آینده شایسته پروری نماید.
- مشارکت کارکنان در تصمیمات سازمان: یکی دیگر از روش های کنترل و از بین رفتن بی تفاوتی، تقسیم قدرت و اجازه دادن به کارکنان برای تصمیم گیری بر اساس سطح مسئولیت آن ها میباشد که موجب همکاری و مشارکت کارکنان در پیش بردن سازمان، به سمت اهداف خود می شود. درصورت مشارکت کارکنان در تصمیم گیری اختلاف در نظرات و تعیین اولویت ها از بین می رود و موجب نزدیک تر شدن نظرات مدیران و کارکنان می شود. مشارکت در تصمیم گیری باعث می شود که استرس ناشی از انتظارات مبهم و دائماً در حال تغییر مدیریت کاهش یابد، انگیزه برای انجام کار درست افزایش پیدا کند، کمیت و کیفیت در عملکرد کارکنان بیش تر شود و ارزیابی عملکرد کارکنان با صحت بیش تری انجام شود.
۲-۳-۱۲ ارزیابی عملکرد کارکنان
به دلیل این که محور بحث ما کارکنان میباشند و همچنین به علت اهمیت ارزیابی از آن ها، به این موضوع کمی بیش تر می پردازیم.
در ارزیابی عملکرد کارکنان ۲ مطلب باید مشخص شود:
-
- نتیجه کار کارکنان
- نظر سازمان در مورد کارکنان
۲-۳-۱۲-۱ محاسن ارزیابی
-
- جلوگیری از عملکرد منفی کارکنان و بهبود نحوه عملکرد آنان
-
- مشخص شدن کارکنان نخبه و مفید سازمان
-
- مشخص شدن افراد ضعیف و نوع ضعف آنان
-
- مشخص شدن نیازهای آموزشی و غیر آموزشی کارکنان
-
- استاندارد کردن کارها و روش ها
-
- افزایش عملکرد مطلوب کارکنان
-
- افزایش همکاری کارکنان با مدیریت
-
- کنترل دقیق کلیه کارها در سازمان
-
- کاهش هزینه های تولید
-
- شناسایی کارکنان با انتظارات مدیریت سازمان
- به وجود آمدن امید به آینده شغلی در کارکنان(امنیت، ارتقاء و …)
۲-۳-۱۲-۲ سیاست حاکم بر ارزیابی عملکرد کارکنان
-
- بر مبنای حقایق موجود در سازمان استوار شود.
-
- اطلاع رسانی به کارکنان از نتایج ارزیابی
-
- بدون فرق گذاشتن و در بی طرفی کامل بین کارکنان انجام شود.
-
- گاهی اوقات ارزیابی غیر رسمی برگزار گردد.