واکنشهای اطرافیان، به خصوص والدین، نقش مهمی در شکلگیری خودپنداره ی هر فرد دارد.
عزت نفس هنگامی به وجود میآید که نیازهای ابتدائی زندگی به نحو مناسبی ارضاء شده باشند.(بابایی، ۱۳۸۵)
۲-۱۳- سه گام اساسی جهت رسیدن به عزت نفس بهتر:
گام اول: خودداری از انتقاد درونی؛ اولین گام مهم در بهبود عزت نفس، شروع مبارزه با پیامد های منفی ندای درونی منتقد است. همه ما گاهی اوقات به مؤاخذه و انتقاد از خود می پردازیم اما در برخی از افراد شدت این رفتار دایمی و شدیدتر است و لذا باعث کاهش شدید عزت نفس در آن ها میگردد. بنابرین اولین گام برای اصلاح عزت نفس این دسته از افراد آن است که میزان گفتگوهای منفی درونی آن ها را کاهش داده و به جای آن نحوه صحیح مقابله با کاستی ها و نقاط ضعف را بیاموزیم.
گام دوم: تمرین پرورش خود؛ خودداری از انتقاد درونی، اولین قدم مهم است، اما کافی نیست. از آنجایی که بخشی از عزت نفس ما، به رفتاری که دیگران در گذشته با ما داشته اند مربوط می شود، دومین قدم به سوی عزت نفس سالم، آن است که با خودتان به عنوان یک فرد ارزشمند رفتار کنید. با پرورش، اهمیت دادن به خود را به شیوه ای نشان دهید، که ارزشمند، با کفایت، لایق و دوست داشتنی هستید و این چنین با تجارب یا پیام های منفی گذشته مبازره کنید.
پرورش خود از بخش های گوناگونی تشکیل می شود که از مراقبت های اولیه نسبت به خود شروع شده و تا تلاش برای کسب موفقیت هایی که باعث افتخار شما می شود ادامه دارد.(سایت مددکاری اجتماعی)
گام سوم: از دیگران یاری بخواهید؛غالباً یاری طلبیدن از دیگران، مهمترین و نیز دشوارترین قدم به سوی تقویت عزت نفس است. افرادی که دارای عزت نفس پایین هستند، به دلیل احساس عدم لیاقت نمی توانند از دیگران طلب کمک کنند. اما از آنجایی که، عزت نفس پایین، غالباً حاصل نحوه برخوردی است که دیگران در گذشته با شما داشته اند، جهت مبارزه با پیامدهای انتقادی، که خود حاصل از تجارب منفی گذشته اند، نیازمند کمک دیگران خواهید بود(سایت مددکاری اجتماعی)
۲-۱۴- پیشگیری[۴]
۲-۱۴-۱- معانی لغوی و مفهومی پیشگیری:
پیشگیری در لغت به معنای جلوگیری کردن، مانع شدن، مانع سرایت شدن و پیشبندی کردن آمده است.(معین،۱۳۶۳، ۹۳۳) پیشگیری یک مفهوم کلی است و به مجموعه اقدامهایی گفته می شود که برای پیشگیری و جلوگیری از فعل و انفعالات زیان آور محتمل برفرد و گروه به عمل میآید مانند پیشگیری از حوادث کار، پیشگیری از بزهکاری نوجوانان، جوانان و پیشگیری از تصادفات در جادهها و….
در استنباط مفهوم پیشگیری و مصداقهای آن دو جهت گیری کلی دیده می شود. برخی از جرم شناسان مفهوم موسعی برای تدابیر پیشگیرانه قائل شده و گروهی دیگر پیشگیری را در مفهومی محدود مضیق به کار میبرند.
اینک هر یک از این دو تعبیر به طور مختصر توضیح داده می شود:
۲-۱۴-۱-۱- مفهوم موسع پیشگیری:
مطابق این مفهوم، انجام هر اقدامی که علیه جرم بوده و آن را کاهش دهد، پیشگیری محسوب می شود. بر اساس این برداشت انواع تدابیر کیفری و غیر کیفری چه مربوط به قبل و چه مربوط به بعد از وقوع جرم، پیشگیریمحسوب میشود. فلذا در این تعبیر، حتی تعقیب و دستگیری بزهکاران، اعمال مجازات یا تعلیق اجرای آن، الزاماًً به جبران خسارت مجنی علیه و فردی کردن مجازات توسط قاضی نیز پیشگیری به شمار میآیند. لذا اینمفهوم طیف وسیعی از اقدامات کیفری و غیر کیفری را در بر میگیرد.(محمد نسل، ۱۳۸۷)
۲-۱۴-۱-۲- مفهوم مضیق پیشگیری:
در جرم شناسی پیشگیرانه، پیشگیری مفهوم مضیقی پیدا کردهاست. در این مفهوم پیشگیری به مجموعه وسایل و ابزارهایی اطلاق می شود که دولت برای مهار بهتر بزهکاری از طریق حذف یا محدود کردن عوامل جرم زا و یا از طریق اعمال مدیریت مناسب نسبت به عوامل محیط فیزیکی و محیط اجتماعی موجد فرصتهای جرم، مورد استفاده قرار میدهد.(محمد نسل،۱۳۸۷)
۲-۱۴-۲- تعاریف متعدد پیشگیری از بزهکاری:
هدف اصلی پیشگیری از جرم و بزهکاری کنترل اعمال مجرمانه است و در کنترل اعمال مجرمانه اصلاح و بازداشتن مجرم، حفاظت وحمایت از بزهدیده و جامعه مدنظر است. تعاریف مختلفی توسط دانشمندان در خصوص پیشگیری از جرم ارائه شده که به برخی از آن ها اشاره می شود:
دکتر علی حسین نجفی ابرندآبادی در خصوص واژه پیشگیری می نویسد، واژه پیشگیری امروزه در معنای جاری و متداول آن دارای دو بعد است. پیشگیری یا جلوگیری کردن، هم به معنی پیش دستی کردن، پیشی گرفتن و به جلو چیزی رفتن میباشد و هم به معنی آگاه کردن، خبر چیزی دادن و هشدار دادن است. اما در جرم شناسی پیشگیرانه، پیشگیری در معنی اول آن مورد استفاده واقع می شود. یعنی کاربرد فنون مختلف به منظور جلوگیری از وقوع بزهکاری، هدف به جلوی جرم رفتن و پیشی گرفتن از بزهکاری است. اما از نظر علمی پیشگیری یک مفهوم منطقی و تجربی است که همزمان از تأملات عقلانی و مشاهدات تجربی تلقی می شود.(گل محمدی خامنه،۱۳۸۷)
ریموند گسن جرم شناس فرانسوی، تحت عنوان از ریشه کلمه تا معنای علمی آن پیشگیری را چنین تعریف نموده است:
از نظر ریشه شناسی کلمه پیشگیری دارای بعدی مضاعف است. پیشگیری کردن در عین حال جلو رفتن و آگهی دادن است. در جرم شناسی پیشگیری به معنای اول کلمه گرفته شده است و آن عبارت است از به جلوی تبهکاری رفتن با بهره گرفتن از تکنیکهای گوناگون مداخله به منظور ممانعت از وقوع بزهکاری است. از نقطه نظر علمی مراد از پیشگیری هر گونه فعالیت سیاست جنایی است برای تحدید حدود پیش آمدن مجموعه اعمال مجرمها از راه غیر ممکن ساختن، دشوار ساختن و احتمال وقوع آن را پائین آوردن است بدون اینکه به کیفر یا جزای آن متوسل شوند.(همان منبع)
آقای گسن برای تشخیص اقدامات پیشگیرانه چهار معیار در نظر گرفته است:
۱-اقدامی پیشگیرنده تلقی می شود که هدف اصلی آن اقدام مؤثر علیه عوامل یا فرایندهایی است که در بروز بزهکاری و انحراف، نقش تعیین کننده دارند.
۲-اقدامهای پیشگیرانه، جمعی هستند یعنی مخاطب آن ها کل جامعه یا بخش و گروه معینی از جمله هستند.
۳-اقدامهایی پیشگیرانه خوانده می شود که قبل ار ارتکاب اعمال بزهکارانه یا کجروانه اعمال شوند و نه بعد از ارتکاب آن ها.
۴-اقداماتی پیشگیرانه تلقی می شود که قهر آمیز و سرکوبگر نباشند
از دیدگاه آقای المر اچ. جانسون[۵] پیشگیری از جرم بر چهار پدیده مبتنی است که عبارتنداز:
(۱)اینکه عمل زشت، ناهنجار و تقبیح شده ای (جرم) در شرف وقوع باشد؛(۲)اینکه چنین کاری توسط ادراک و حواس انسان قابل پیشبینی باشد؛(۳)اینکه بیشتر اقدامات پیشگیرانه خارج از مرزهای سیستم عدالت کیفری است؛(۴)اینکه مداخلات قبل از وقوع عمل مجرمانه انجام شود. این تعریف از دو جهت مفید است، نخست اینکه پیشگیرانه از جرم را وابسته به مشارکت جامعه میداند و امتیاز دوم این تعریف آن است که جنبه پیش کنشی اقدامات پیشگیری را پررنگ میکند.(همان، ۳۶)
دانشمندان حوزه های علوم اجتماعی و جرم شناسی پیشگیری از جرم را به انواع مختلفی تقسیم کردهاند ولی با وجود اختلاف نظرها در تقسیمبندی پیشگیری از جرمها به کیفری و غیر کیفری اتفاق نظر دارند، لذا به بحث هر کدام از آن ها میپردازیم.(محمدنسل،۱۳۸۷)