۶٫ درنهایت اینکه تجدید ارائه میتواند منجر به مسائل دادخواهی شود که این امر میتواند چشمانداز آینده شرکت را بدتر کند (پالمرس و شولز، ۲۰۰۴). به نوبهی خود این مسئله میتواند شرکت را از دستیابی به تأمین مالی خارجی با هزینه پایین به تأخیر اندازد.
۲-۳- پیشینه و تاریخچه پژوهش
مطالعات در زمینه تجدید ارائه صورتهای مالی را میتوان در سه گروه طبقهبندی کرد: ۱٫ مطالعات مربوط به پیامدهای منفی تجدید ارائه صورتهای مالی ۲٫ مطالعات مربوط به عوامل و انگیزه های تجدید ارائه صورتهای مالی ۳٫ مطالعات برای تشخیص و پیشبینی تجدید ارائه صورتهای مالی (نیکبخت و رفیعی، ۱۳۹۱: ۱۷۰). در ادامه خلاصهای از مطالعات یاد شده ارائه میشود.
۲-۳-۱- پیشینه خارجی پژوهش
ریچاردسون و همکاران (۲۰۰۲) مفید بودن اطلاعات حسابداری تجدید ارائه شده در پیشبینی مدیریت سود، را در شرکتهای که در فاصله زمانی ۱۹۷۱ الی ۲۰۰۰ اقدام به تجدید ارائه سود سالیانه خود نمودند، آزمون کرد. نتایج این پژوهش نشان داد که یکی از عوامل ایجاد انگیزه برای تجدید ارائه سود، سطح بالای بدهیهای معوق است. به همین دلیل، واکنش قیمت سهام در تاریخ اعلان تجدید ارائه سود با بزرگی و حجم بدهیها ارتباط دارد. در حقیقت، شرکتهایی که بدهیهای زیادی دارند در تاریخ اعلان تجدید ارائه سود، کاهش بیشتری را در قیمت سهام تجربه میکنند.
کالن[۴۳] و همکاران (۲۰۰۲) بیان میکنند شرکتهایی که به دلیل اشتباهات حسابداری به ویژه اشتباهات ناشی از شناسایی، ادغام و تحصیل درآمد به تجدید ارائه صورتهای مالی مبادرت میورزند نسبت به شرکتهایی که به دلیل تغییر در اصول و رویههای حسابداری صورتهای مالی تجدید ارائه شده منتشر مینمایند، دارای عمر کوتاهتری هستند. این مسئله بیانگر آن است که احتمالاً شرکتهای مذبور از کنترلهای ناکافی مدیریت در طول مراحل رشد برخوردارند و یا در مراحل رشد اولیه خود اقدام به دستکاری حسابها به خصوص حساب درآمد مینمایند که این امر بهنوبه خود بر سود و جریانهای نقدی آتی اثرگذار خواهد بود.
اداره پاسخگویی دولتی ایالات متحده طی پژوهشهایی در سالهای ۲۰۰۲ و ۲۰۰۶ به بررسی واکنش قیمتهای سهام به خبر تجدید ارائه صورتهای مالی پرداخت و به این نتیجه رسید که قیمتهای سهام تنها چند روز پس از مشخص شدن تجدید ارائه به میزان قابل توجهی سقوط کردند (اداره پاسخگویی دولتی ایالات متحده، ۲۰۰۲: ۲۵ و ۲۰۰۶: ۲۳). اگرچه تعیین اثر بلندمدت تجدید ارائه بسیار مشکل است، اما به نظر میرسد اثر بلندمدت آنهم منفی باشد (اداره پاسخگویی دولتی ایالات متحده، ۲۰۰۲: ۵).
پژوهش پالمرس و همکاران (۲۰۰۴) کاهش قابل توجه ارزش بازار بلافاصله پس از تجدید ارائه صورتهای مالی را نشان دادند. آن ها استدلال میکنند که از دست دادن ارزش بازار را میتوان به چندین عامل نسبت داد: ۱٫ تجدیدنظر در مورد انتظارات از سودهای گذشته و مورد انتظار آینده ۲٫ تجدیدنظر در مورد انتظارات از چشمانداز رشد شرکت۳٫ ارزیابی مجدد از صداقت مدیران و تجدیدنظر در مورد ادراک از کیفیت گزارشگری مالی شرکت.
هریبار و جنکینز (۲۰۰۴) تأثیر تجدید ارائه صورتهای مالی بر برآورد هزینه سرمایه را مورد بررسی قرار دادند و یافتند که تجدید ارائه موجب کاهش سودهای مورد انتظار آتی و افزایش هزینه سرمایه شرکت میگردد. در حقیقت، تجدید ارائه سود موجب کاهش اطمینان سرمایهگذاران نسبت به اعتبار و شایستگی مدیریت و کاهش کیفیت سود میگردد. بنابرین، نرخ بازده مورد انتظار سرمایهگذاران افزایش مییابد که درنهایت منجر به افزایش هزینه سرمایه شرکت میگردد. نتایج این دو پژوهشگر نشان داد با توجه به روش مورد استفاده برای محاسبه هزینه سرمایه، بلافاصله متعاقب تجدید ارائه نرخ هزینه سرمایه در ماه به طور میانگین بین ۷ الی ۱۹ درصد افزایش مییابد.
هیرشی[۴۴] و همکاران (۲۰۰۵) پژوهشی تحت عنوان «عدم واکنش بلندمدت بازار به تجدید ارائه صورتهای مالی» انجام و نشان داد شرکتهایی که از طریق تجدید ارائه، سودهای گذشته خود را بیشتر گزارش نمودهاند دارای بازده آتی کمتری هستند. بهبیاندیگر، ارتباط منفی بین افزایش سودهای گذشته به دلیل تجدید ارائه با بازده آتی بعد از اعلام وجود دارد.
خورانا[۴۵] و همکاران (۲۰۰۶) یافتند که شرکتهای که سیاست افشاگری گسترده را اتخاذ کردهاند میزان رشد خارجی بیشتری را نشان دادهاند.
مور[۴۶] (۲۰۰۷) در مجموع تأثیر چهارده متغیر مستقل بر تجدید ارائه صورتهای مالی (به عنوان متغیر وابسته) را مورد آزمون قرار داد، که یازده مورد آن نسبتهای مالی و سه مورد نیز متغیرهای کیفی است. یافته های این پژوهش نشان میدهد که احتمالاً تجدید ارائه صورتهای مالی با تغییر در برخی از نسبتهای مالی، تغییر حسابرس و تغییر مدیران اجرایی افزایش مییابد.
گراهام و همکاران (۲۰۰۸) بر بازار وام[۴۷] تمرکز کردند و مشاهده کردند که پس از تجدید ارائه، تفاوت قیمت خرید و فروشِ وام و حقالزحمهها افزایش یافت و یافتند که این اثرات برای شرکتهای تجدید ارائه کننده تقلبی نسبت به غیر تقلبی شدیدتر است.
بورن[۴۸] (۲۰۰۸) با بهره گرفتن از متغیرهای نسبت حسابهای دریافتنی به فروش، حاشیه سود ناخالص، نسبت رشد فروش، کیفیت داراییها و کل اقلام تعهدی الگویی برای پیشبینی تجدید ارائه صورتهای مالی ارائه نمود.
بارنیو و کاُ[۴۹] (۲۰۰۹) تجدید ارائه را به عنوان واسطهای برای عدم اطمینان اطلاعاتی استفاده کردند و دریافتند که سرمایهگذارانِ شرکتِ تجدید ارائه کننده، بیشتر بر مشخصه های تحلیلی مرتبط با صحتِ پیشبینی تکیه میکنند.
کراوِت و شولین[۵۰] (۲۰۱۰) یافتند که پس از تجدید ارائه، هزینه ریسک اطلاعات اختیاری افزایش مییابد که این امر منجر به افزایش هزینه مورد انتظار سرمایهگذاران میشود.
پلاملی و یوهن[۵۱] (۲۰۱۰) پژوهشی با هدف بررسی دلایل اصلی تجدید ارائه صورتهای مالی انجام دادند، و به این نتیجه رسیدند که در بیشتر موارد، دلیل تجدید ارائه صورتهای مالی، اشتباهات رخ داده از جانب شرکتها است.
چان[۵۲] و همکاران (۲۰۱۲) نشان دادند که پس از اعمال برخی قوانین مثل کلاوبکس[۵۳] (بخش ۳۰۴ قانون ساربنز – اکسلی) تعداد موارد تجدید ارائه صورتهای مالی کاهش مییابد.
البرینگ و همکاران (۲۰۱۳) به بررسی تأثیر تجدید ارائه صورتهای مالی بر رشد شرکتها پرداختند. نمونه آزمایشی آن ها شامل ۱۰۴۴ شرکتِ تجدید ارائه کننده طی دوره ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۹ و نمونه کنترلی شامل شرکتهایی فاقد تجدید ارائه بوده است. در این پژوهش از رشد فروش خالص و رشد قابلتحمل استفاده شده، و بهطورکلی یافتند که در پی تجدید ارائه رشد شرکتها کاهش مییابد.