“هر آنچه که مسلمان آن را مالک شود صحیح است آن را مهر قرار دهد خواه عین باشد یا دین یا منفعت عین مملوکی از خانه، یا زمین(مزرعه) یا حیوان باشد و صحیح است که منفعت شخص آزادی مهر قرار داده شود، مانند تعلیم صنعت و مانند آن از هر عمل حلالی.”[۱۶]
ج- منفعت عقلایی و مشروع داشته باشد.
مورد مهر، باید دارای منفعت عقلایی و مشروع باشد اگرچه این دو شرط از شرایط صحت مهر نباشد ولی با بهره گرفتن از مواد ۳۴۸ و ۱۰۷۸ ق.م که مالیت داشتن و قابلیت تملیک را از شرایط مهر شمرده اند می توان نتیجه گرفت که هر چیزی که منفعت عقلایی نداشته باشد و در شرع اسلام دارای قیمت مالی نباشد قابلیت تملیک را نخواهد داشت. بنابرین چیزهایی مانند: مواد مخدر، مشروبات الکلی، آلات لهو، و اشیاء و املاک غصبی که فروش یا استعمال آن از نظر قانونی و شرعی ممنوع شده باشد را نمی توان مهر زن قرار داد.[۱۷]
د- مهر باید معلوم باشد.
ماده ۲۱۶ ق.م میگوید:« مورد معامله باید مبهم نباشد مگر در موارد خاصه که علم اجمالی به آن کافی است.»
ماده فوق در تمام عقود و معاملات جاری میگردد. مهر نیز تابع احکام معاملات است.
ماده ۱۰۷۹ ق.م نیز در این موارد بیان میدارد:« مهر باید بین طرفین تا حدی که رفع جهالت آن ها بشود معلوم باشد.
معلوم بودن مهر به معلوم بودن مقدار و جنس و وصف است. چنانچه ماده ۳۲۴ ق.م مقرر میدارد:
” تعداد و جنس و وصف مبیع باید معلوم باشد…”
معلوم شدن مهر برای طرفین در مورد اعیان: خانه و باغ به وسیله مشاهده است.
اما در مورد چیزهایی که معلوم شدن آن ها با مشاهده امکان پذیر نیست مانند: گندم، آهن، زمین و امثال آن باید به وسیله وزن یا کیل یا عدد یا ذرع یا مساحت مقدار آن معلوم گردد.
بنابرین نمی توان مقدار نامعلومی از کالا یا کالاهایی مانند فرش که از جهت اندازه، نوع و جنس متفاوت هستند و در نتیجه ارزش مالی مختلف نیز دارند به عنوان مهر قرار داد و اگر هم مهر مجهول بود یا مالیت نداشت طبق ماده ۱۱۰۰ ق.م موجب بطلان نکاح نخواهد شد. بلکه فقط مهر باطل می شود و مانند زمانی است که مهر ذکر نشده باشد و زن در اینصورت مستحق مهرالمثل خواهد بود.
ه – قدرت بر تسلیم
شوهر باید قدرت بر تسلیم مورد مهر را داشته باشد در غیر اینصورت زن مهر را به دست نخواهد آورد و در نتیجه مهر صحیح نخواهد بود.
البته در فقه و قانون مدنی در فصل مهریه، اشاره ای به این شرط نشده است ولی ما میتوانیم این شرط را از ماده ۳۸۴ ق.م استفاده کنیم، که چنین بیان میدارد:
” بیع چیزی که خرید و فروش آن قانوناً ممنوع است و یا چیزی که مالیت یا منفعت عقلایی ندارد یا چیزی که بایع قدرت بر تسلیم آن را ندارد باطل است.”
دکتر امامی در این زمینه می نویسد:
“…. منظور نهایی زن از قراردادن مهر در نکاح به دست آوردن آن است بنابرین چنانچه شوهر مالی را به عنوان مهر به زن تملیک نماید که قدرت بر تسلیم آن را به او ندارد تملیک بلااثر خواهد بود.”[۱۸]
۱-۳-۱-۲- مقدار مهرالمسمی
تعیین مهریه با تراضی زوجین میباشد و از این حیث در قوانین حقوقی، واحد و میزان مشخصی برای مهرالمسمی لحاظ نشده است.
در مورد مقدار مهر در فقه امامیه دو نظر وجود دارد: نظریه اول این است که مهریه از نظر کمی و زیادی محدودیتی ندارد و فقط از جهت کمی آن گفته اند که باید مالیت داشته باشد.
چنانچه در تحریرالوسیله چنین آمده است:
” مهریه از نظر کمی و زیادی به مقدار تقدیر نمی شود( محدودیتی ندارد) بلکه آنچه که زوجین به آن رضایت پیدا میکنند، زیاد باشد یا کم مادامی که به سبب کم بودن از مالیت خارج نشود…..”[۱۹]
برخی دیگر از فقهای امامیه معتقدند که مهریه نباید از پانصد درهم معادل پنجاه دینار تجاوز نماید. این مقدار را اصطلاحاً« مهرالسنه» مینامند. که رسول الله(ص) تمامی همسران خودرا به این مقدار کابین بست.) به نظر این گروه چنانچه مهریه بیش از مهرالسنه باشد به همین مبلغ برگشت خواهد نمود.
برخی از فقها از جمله امام خمینی تعیین مهرالسنه را صرفاً یک عمل استحبابی تلقی نموده و می فرمایند مستحب است که مهراز جهت زیادی بیشتر از مهرالسنه نباشد.[۲۰]
حسین بن خالد گوید : از امام کاظم (ع) پرسیدم : چرا « مهر السنه» پانصد درهم است؟ حضرت فرمودند : خداوند تبارک و تعالی بر خویشتن واجب فرمود که هر مومنی اگر هرکدام از این ذکرها را صد مرتبه تکرار کند : الله اکبر، الحمدلله، سبحان الله، لااله الا الله و صد مرتبه بر محمد و آل او صلوات بفرستد و بگوید : خداوندا ! حورای بهشتی را همسر من قرار بده ؛ خداوند چنین کند و این اذکار را مهر او قرار دهد . و بدین جهت خداوند عزوجل به پیامبرش وحی فرمود : که مهر زنان مومن پانصد درهم است و رسول خدا (ص) نیز همسران خود را به پانصد درهم مهر فرمودند.
به نظر این گروه چنانچه مهریه بیش از مهرالسنه باشد به همین مبلغ برگشت خواهد نمود. [۲۱]
البته قانون مدنی در ماده ۱۰۸۰ کثرت و قلت مهر را محول به نظر و تراضی زوجین نموده است.
۱-۳-۲- مهرالسنه و مقدار آن به قیمت روز
در فقه امامیه اصطلاحی به نام« مهرالسنه» نیز وجود دارد( چنانچه در مبحث قبل به آن اشاره شد) که مقدار آن از پانصد درهم(معادل پنجاه دینار) تجاوز نمی کند و به علت این که این مبلغ را مهرالسنه میگویند آن است که پیغمبر اکرم(ص) این مقدار را مهر زنان خود قرار دادهاند.» و برخی نیز گفته اند: مهرالسنه مهری است که پیامبر(ص) برای دخترش فاطمه(س) تعیین کردهاست.
البته مهرالسنه از اقسام مهر نمی باشد و شاید بتوان گفت مهرالسنه نوعی مهرالمسمی محسوب می شود ولی سنت پسندیده ای است.
ارزش مالی مهرالسنه و یافتن عامل مناسب برای آن، با توجه به خصوصیات مکانی، زمانی و اوضاع و احوال اقتصادی همواره متغیر خواهد بود. لذا برخی از فقیهان و حقوق دانان معاصر محاسباتی را در جهت به دست آوردن معادلهای مناسب با عصر و زمان حاضر، ارائه دادهاند که به نمونه ای از آن اشاره میکنیم:
«…. این مهر پانصد درهم بود که معادل است با ۵/۲۶۲ مثقال پول نقره مسکوک به مثقال صیرفی( هر مثقال ۲۴ نخود) که اگر هر مثقال را ۵۰۰ ریال حساب کنیم، به پول امروز بالغ بر ۱۳۱۲۵۰۰ ریال خواهد بود.»
۱-۳-۳- مهرالمثل
اگر در نکاح دائم، مهرذکر نشود نکاح درست است و طرفین میتوانند پس از آن بین خود به صورتی در مورد آن سازش و چیزی را معین کنندو اگر قبل از تراضی نسبت به آن، نزدیکی واقع شود، زن مستحق مهرالمثل است[۲۲]
در ماده ۱۰۸۷ ق.م نیز در مورد مهرالمثل چنین آمده است:
” اگر در نکاح دائم مهر ذکر نشده یا عدم مهر شرط شده باشد نکاح صحیح است و طرفین میتوانند بعد از عقد مهر را به تراضی معین کنند و اگر قبل از قراضی بر مهر معین بین آن ها نزدیکی واقع شود مستحق مهرالمثل خواهد بود.”