۲ – ۸ – مدل ظرف زباله
این مدل با روش های قبلی به صورت مستقیم قابل مقایسه نیست، زیرا این روش برخلاف روش های تدریجی که به چگونگی فرآوری یک تصمیم می پرداخت، با جریان های متعدد تصمیمات در سازمان سرو کار دارد. این روش کمک می کند تا به تمام سازمان و تصمیماتی که پی در پی توسط مدیران اخذ می شود، فکر نمود. این مدل برای توضیح تصمیم گیری در سازمانهایی که دارای عدم اطمینان هستند، توسعه یافته است. یکی دیگر از مشخصه های این مدل، پرداختن به جریان های رویدادها بجای پرداختن به یک رویداد مجرد است. این بدان معنا است که ما به صورت منطقی با یک مسئله که شناسایی آن ابتدای راه و انتخاب راه حل انتهای آن است روبرو نیستیم. در حقیقت ممکن است که شناسایی مسئله و راه حل آن مسئله ممکن است که با یکدیگر در ارتباط نباشند. ممکن است یک ایده ای برای حل مسئله به میان آید در صورتی که اصلا چنین مسئله ای مشکل ما نباشد و بر عکس برای یک مسئله ممکن است که به نتیجه ای نرسیم. تصمیمات، نتیجه جریان های مستقل رویدادها در سازمان هستند. (دانشفر،۱۳۸۰ .۱۶ -۲۰).
۲ – ۹ – رویکردهای تصمیم گیری
رویکرد تصمیم گیری میتواند از دوجنبه اصلی بررسی شود. رویکرد هنجاری و رویکرد توصیفی . رویکرد هنجاری یا کمی تأکید بر تعیین ارزشهای مشخص برای پارامترهای مسئله و حل آن برای طیفی از ارزشها یا یک ارزش مشخص را دارد.در مقابل، چارچوب کار توصیفی یا کیفی تلاش نمی نماید که عوامل را رده بندی کند بلکه به دنبال بیان آن ها در عبارات کلی بوده و حل مسئله بر اساس آن ها مبتنی میباشد. (Robbins, 2000 ,45)
به لحاظی می توان تقسیم بندی مربوط به تصمیم گیری را به سه دسته کلی در ارتباط دانست:
۱-تصمیم گیری عقلایی
۲-تصمیم گیری رفتاری
۳- تصمیم گیری باز
۲ – ۱۰ – تصمیم گیری عقلایی
تصمیم گیری عقلایی بدین معنی است که بازیگر سیاسی با انتخاب روبروست . فرد در تصمیم گیریهای خود همواره تصمیماتی اتخاذ خواهد کرد که بهترین تصمیم ممکنه بوده و تصمیماتی است که امکان و احتمال نیل به اهداف و مقاصد او را به حداکثر می رساند . ( حاضر، ۱۳۷۴ .۴۲ -۴۶).
هنگامی تصمیم گیری عقلایی است که تصمیم گیرنده :
الف – در باره موضوع تصمیمی گیری اطلاعات کامل دارد.
ب – قادر است خواسته ها و اولویت های خود را بر حسب مطلوبیت و مفید بودن آن ها به ترتیبی منطقی درجه بندی نماید.
ج – قادر است از میان شقوق و راه حلهای مختلف راهی را برگزیند که مطلویبت او را به حداکثرمی رساند .
جمع آوری اطلاعات، کاری زمانگیر و هزینه بر است. در عالم واقعیت، تصمیم گیر در ابتدا مقداری اطلاعات را با پرداخت هزینه، تهیه می کند. با این اطلاعات به نتایجی میرسد. سپس تصمیم میگیرد که این اطلاعات کافی است و یا او می بایست مقداری دیگر اطلاعات سفارش دهد. . نخستین فرضیه در مدل عقلایی این است که اهداف، معین و معلوم میباشد. یعنی فرض است که یا اهداف از قبل برای تصمیم گیرنده تعیین و داده شده است و یا آنقدر واضح و آشکار میباشد که هدف گذاری میتواند به سادگی انجام گیرد. اما در شرایط واقعی تصمیم گیری، اهداف به ندرت معلوم و معین است. . یکی از مشکلات مدل عقلایی این است که :
فرض اول ، مدیر از قبل به صورت مشخص میداند که به چه هدفی میخواهد برسد. در حالی که در اکثر اوقات، مدیر نمی داند که واقعا هدف چیست و یکی از مسائل مدیر تعیین هدف است. فرض دوم در مدل عقلایی آن است که تصمیم گیرنده باید تمامی راه حلهای مختلف و ممکن را یافته، تک تک آن ها را مورد ارزیابی دقیق قرار دهد.اما این تصوری واهی و ادعایی بیجاست که می توان تمامی راه حلهای مختلف را شناسایی کرد، چه رسد به اینکه میتوان یک یک آن ها را به دقت سنجید و ارزیابی نمود .
فرض سوم این است که تمامی نتایج و عواقب ناشی از اتخاذ و اجرای یک تصمیم بررسی و در نظر گرفته شده است.
ولی همان گونه که نمی توان تمام راه حلهای ممکن را یافت، همان گونه نیز نمی توان تمامی نتایج ناشی از انتخاب و و اجرای آن ها را پیشبینی نموده و در نظر گرفت. آینده پدیده ایست با ماهیتی نامعلوم و غیر قابل پیشبینی و هیچ تصمیم گیرنده ای نمی تواند کاملا مطمئن باشد که تمامی اثرات و تبعات ناشی از هر تصمیمی را می دانسته است .نکته دیگر آن است که بنابر مدل عقلایی، منافع شخصی فرد تصمیم گیر، منافع سازمانی و منافع ملی کشور همگی در یک سو و جهت قرار داشته و با یکدیگر تضادی ندارند. در حالی که در عمل این چنین نیست و در اکثر ا و قا ت منا فع شخص و منا فع سا ز ما ن و یا کشور متفا وت می با شند. (آصفی، ۱۳۷۵٫ ۷ -۲۰).
۲ – ۱۱ – تصمیم گیری رفتاری
هنگامی که محدودیت های ذهنی و شعوری تصمیم گیرنده در تجزیه و تحلیل کامل مسائل آشکار می شود، و هنگامی که ناتوانی او در استفاده کامل از اطلاعات و در ترکیب، پردازش و عمل آوری این اطلاعات تشخیص داده می شود، زمانی که مشاهده میگردد که اکثر مسائل دارای ماهیتی غامض و پیچیده است، و سرانجام هنگامی که در می یابیم که لازمه جمع آوری و کسب اطلاعات، تحمل هزینه های سنگینی است، سئوالی که طبیعتا به ذهن متبادر می شود، آن است که تحت این شرایط، اصولا برخورد یک مدیر با مسئله تصمیم گیری چگونه میتواند باشد و مدیر چگونه میتواند تصمیمی اتخاذ نماید که بهترین تصمیم باشد؟ با پیشنهاد مفهوم “عقلایی محدود” در مدل رفتاری تصمیم گیری، هربرت سایمون سعی می کند جوابگوی این مسئله باشند. (دانشفر،۱۳۸۰، ۱۶ -۲۰ ).
عقلانیت انسان محدود است و این محدودیت ناشی از محدودیتهای ذهنی و شعوری انسان است و هر گونه بحثی در باره مکانیزم تصمیم گیری باید با علم براین واقعیت باشد. بنابرین، محیط های سازمانی و اجتماعی که تصمیم گیرنده در آن قرار گرفته است، در شیوه و نحوه تصمیم گیری او موثرند. در این روش، تصمیم گیر پس از آنکه معیارهای نه چندان کاملی را برای حل مسئله در نظر گرفت، به مجرد رسیدن به یک راه حل که رضایت اور ا برانگیزد، کار تحقیق درمورد آلترناتیوها را رها کرده و مسئله را خاتمه یافته میداند .