“
-
- مورد قضاوت ضعیف دیگران قرار گرفتن، عدم تأیید یا انتقاد توسط دیگران
-
- مرکز توجه واقع شدن(مثلا در زمان وارد شدن به مجلسی که دیگران نشستهاند
-
- زیر نظر قرار گرفته شدن به هنگام انجام کار
-
- دعوت کردن یا دعوت شدن
-
- شرایط خاص اجتماعی مثل عصبانیتها و پرخاشگریها
- موقعیتی که میبایست مصمم و قاطع جواب داد یا اظهار نظر کرد (قاسمزاده، ۱۳۷۰؛ شمس، ۱۳۸۷؛ شاملو، ۱۳۸۳).
جنبههای رفتاری
اضطراب اجتماعی ترسی ماندگار از یک یا چند موقعیت است که فرد در آن ها در معرض نگاه موشکافانه دیگران قرار میگیرد و ترس از اینکه به گونهای عمل یا رفتار کند که اشتباه و در نتیجه تحقیرآمیز یا خجالتآور باشد. این مسئله فراتر از خجالتی بودن عادی است به گونهای که در موارد بسیاری به اجتناب از موقعیتهای قابل توجه اجتماعی و شغلی منجر شود. موقعیتهای اضطرابزا میتواند تقریبا شامل هر گونه روابط اجتماعی خصوصاًً شرکت در گروههای کوچک، مهمانی، صحبت با افراد غریبه، هتل و امثال آن شود. علائم جسمی و فیزیکی میتواند شامل خالی شدن ذهن، تپش قلب، سرخ شدن، سوزش معده و دل آشوب شود.
هراسها معمولاً با فرار یا رفتارهای اجتنابی کنترل میشوند. به عنوان مثال یک دانشآموز ممکن است در زمان صحبت کردن در جلوی جمع، کلاس را ترک کند (فرار) یا از ارائه گزارش شفاهی خودداری کند (اجتناب) چرا که قبلاً در موقع صحبت در جلوی جمع دچار اضطراب شدید یا حملات اضطرابی شدهاست. برخی از رفتارهای اجتنابی کوچک زمانی دیده میشود که فرد از برخورد چشمی با دیگران اجتناب میکند مثلاً فرد محلی را برای نشستن انتخاب میکند که ارتباط رودرروی چشمی با دیگران نداشته باشد. در موارد شدیدتر فرد از مواجهه با هر موقعیت اجتماعی که باعث بروز اضطراب شود پرهیز میکند. اینگونه رفتارهای اجتنابی در فرد مبتلا باعث افت شدید در کیفیت زندگی فرد میشود و باعث بدترشدن و پیشرفت این اختلال میگردد لذا مبتلایان باید از رفتارهای اجتنابی به طور جدی پرهیز کنند (قاسمزاده، ۱۳۷۰؛ شمس، ۱۳۸۷؛ شاملو، ۱۳۸۳).
جنبههای فیزیولوژیکی
واکنشهای فیزیولوژیکی همانند دیگر اختلالهای اضطرابی در اضطراب اجتماعی هم دیده میشود. در زمان مواجهه با موقعیتهای اضطرابزا کودکان مبتلا ممکن است علائمی مثل کج خلقی، گریه، چسبیدن به والدین یا سکوت از خود نشان دهند. در بزرگسالان چشمان اشکی، تعریق زیاد، دل آشوب، لرزش و تپش قلب دیده میشود که در نتیجه پاسخ فیزیولوژیکی استرس به وجود میآید. سرخ شدن هم معمولاً در این افراد دیده میشود. این واکنشهای قابل مشاهده باعث افزایش اضطراب شخص میشود. تحقیقات اخیر نشان میدهد که قسمتی از مغز که آمیگدالا نامیده میشود و بخشی از سیستم لیمبیک میباشد در افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی در زمان رویارویی با چهرههای خشمگین یا موقعیتهای ترسناک بیش از حد طبیعی فعال است. این تحقیقات نشان میدهد که شدت این واکنش با شدت اضطراب اجتماعی رابطه مستقیم دارد (آزاد، ۱۳۷۵).
همایندی مرضی
اضطراب اجتماعی معمولاً با طیف گستردهای از اختلالات روانی دیگر همراه است. اضطراب اجتماعی معمولاً با اعتماد به نفس پایین و افسردگی همراه است که از کمبود روابط اجتماعی و دوره های طولانی مدت انزوا(در نتیجه اجتناب از موقعیتهای اجتماعی) ناشی میشود. به منظور کاهش اضطراب و تسکین افسردگی معمولاً مبتلایان از الکل یا داروهای روانگردان استفاده میکنند که ممکن است به وابستگی دارویی و سوء مصرف مواد منجر شود. بر اساس یک گزارش تخمین زده میشود که یک پنجم مبتلایان همزمان به الکل وابستگی دارند معمولترین اختلال شایع در میان بیماران اضطراب اجتماعی افسردگی است. پس از افسردگی حملات اضطرابی، اضطراب فراگیر، اختلال استرس پس از سانحه، وابستگی به مواد و خودکشی شایعترین اختلالات موجود در بیماران اضطراب اجتماعی میباشد اختلال شخصیت کناره گیر نیز علائم بسیار مشابه و ارتباط بسیار نزدیک و تنگاتنگی با اضطراب اجتماعی دارد. با توجه به پس زمینههای مربوط به اختلالات موجود در سیستم دوپامینرژیک، اختلال کم توجهی – بیشفعالی نیز در بخشی از مبتلایان دیده میشود (دادستان، ۱۳۷۰).
ویژگیهای بالینی هراس اجتماعی
ویژگی اختلال هراس این است که هنگامی که شخص در معرض موقعیت ویژه یا چیزی که از آن بیم دارد قرار میگیرد یا حتی انتظار دارد که در معرض آن ها قرار گیرد، احساس اضطراب شدیـد میکنــد. که مستعد به حملات وحشتزدگی هستند، در برخورد با منبع ترس حمله وحشتزدگی را تجربه میکنند. ماهیت اختلال هراس این است که شخص مبتلا سعی میکند از موقعیت منبع ترس اجتناب کند و این خود برای مبتلایان مشکل میآفریند. بسیاری از این بیماران در اثر بیماری خود به الکل و سایر موارد پناه میآورند. در بررسی وضعیت روانی بیمار، یافته مهم وجود ترس غیرمنطقی و ناهمخوانی خود[۹۷] است که بیمار نسبت به موقعیت منبع ترس احساس میکند. از طرفی در برخی از این بیماران علایم افسردگی وجود دارد و به طور کلی تخمین زده میشود که یک سوم بیماران مبتلا به اختلال هراس از اختلال افسردگی اساسی[۹۸] نیز رنج میبرند (مجتهدی و همکاران، ۱۳۷۵).
هراسها، خصوصاًً هراسهای اجتماعی با بروز اضطراب شدید وقتی بیمار در مقابل موقعیت یا شئ خاص قرار میگیرد، یا حتی وقتی مواجهه با آن موقعیت یا شیئی را پیشبینی میکند، مشخص هستند. طبق تعریف، مبتلایان به هراس اجتماعی میکوشند، از محرکهای هراسناک اجتناب کنند. بعضی از بیماران برای مواجه شدن با موقعیتهای اضطراب انگیز ناراحتی زیادی را متحمل میشوند و همانطوری که گفته شد، یک راه دیگر برای اجتناب از استرس محرک هراسناک، بسیاری از بیماران هراس، اختلالهای وابسته به دارو، به خصوص مصرف الکل، نیز پیدا میکنند و در حدود ثلث بیماران دچار افسردگی میشوند (کاپلان و سادوک، به نقل از پورافکاری، ۱۳۷۰).
اختلالهای اضطرابی فوبیک
“