شکل( ۲-۳): توازن بین انتظارات ذی نفعان و اقدامات یک سازمان فرضی
مأخذ: (نیوسترام و دیویس، ۲۰۰۲: ۸۱)
اصول بنیادی مسئولیت اجتماعی
مسئولیت اجتماعی، کل طیف اصول بنیادی را که از سازمان ها انتظار می رود آن ها را بپذیرند و در اقدامات خود منعکس کنند، در برمی گیرند.اصول مذبور، در میان بقیه موارد شامل کرامت انسانی، اخلاق و رفتار منصفانه نیروی انسانی، جامعه )مشتریان و تأمین کنندگان و سهامداران (، محیط و حفاظت از محیط زیست، میشوند. این اصول نه تنها از لحاظ اخلاقی اهداف مطلوب و پسندیده ای هستند، عوامل کلیدی مهمی نیز در حصول اطمینان از این نکته اند که جامعه امکان بقای سازمان را در درازمدت فراهم می آورد، زیرا از این فعالیت ها و رفتار سازمان بهره میبرد. اصول مسئولیت اجتماعی که توسط مؤسسه [۳۴]ISM مورد بررسی قرار گرفت، ارائه می شود. البته این اصول برای مدیران زنجیره تولید، تدوین شد که قابل تقسیم به دیگر سازمان ها نیز میباشد. این اصول عبارتند از:
جامعه : تعهدش در راستای ایجاد مزیت برای جامعه و همچنین تحریک و تشویق سازمان های مرتبط برای حرکت در راستای منافع جامعه .
محیط: تشویق و تحریک سازمان برای ایجاد سازوکار پاسخگویی محیط خود؛ به طوری که ابهام و نارضایتی محیط رفع شود و همچنین مواضع سازمان و اثرات سیاست های سازمان بر روی نرخ های تورم، بیکاری و فقر روشن شود.
اخلاق: ایجاد منشور اخلاقی برای سازمان و کوشش در جهت عمل به اصول و مبانی اخلاقی.
مسئولیت مالی : مسئولیت در برابر اموال افرادی که در سازمان سرمایه گذاری کردهاند و همچنین در سازمان های بزرگ دولتی، مسئولیت در برابر اموال مردم و ثروت ملی.
کرامت انسان ها: برخورد با افراد داخل و خارج از سازمان به طور محرمانه و با رعایت شأن افراد، احترام و پشتیبانی از حقوق بینالمللی تا جایی که در حیطه سازما ن است و ایجاد تحرک در دیگری سازمان ها مرتبط برای احترام گذاشتن به دیگران.
امنیت: ایجاد فضایی امن برای افراد درون سازمان و افراد بیرون که با سازمان در ارتباط هستند و عدم ایجاد ناامنی برای دیگر افراد.
زمینههای انجام مسئولیت اجتماعی
هر قدر که نظام صنفی در جامعه تقویت می شود، بیش از گذشته نقش سازمان ها در ارتباط با مسئولیت های اجتماعی شان پررنگ می شود. اگر از زاویه مثبت بخواهیم به موضوع مسئولیت اجتماعی شرکت ها توجه کنیم، این موضوع در کشور ما رنگ و سابقه ای دیرینه داشته است، اما در این شرایط مسئولیت اجتماعی سازمان ها، ابعادی بسیار گسترده تر از اقدامات خیریه پیدا کردهاست. ضمن اینکه حتی در ارتباط با مسائل خیریه نیز سازمان ها نیاز به یک باز تعریف مجدد هستند تا بتوان از این پتانسیل ها بهتر و بیشتر استفاده کنند.
بر اساس انتظاراتی که جامعه از سازمان دارد ، می توان زمینه ها و حدود مسئولیت اجتماعی و مدیران را تعیین کرد. با توجه به دیدگاه خاص جامعه اسلامی که ارزش های حاکم بر آن، بر مبنای دینی است، از مدل پنج بعدی تعهد کلیدی مک کنزی درخصوص زمینههای مسئولیت اجتماعی بهره گیری شده است. بر اساس این مدل، هر چه از سمت بالا به پایین حرکت میکنیم، از یک طرف، میزان انتظارات و خواست های جامعه در هر یک از زمینههای فوق کاهش یافته و از طرف دیگر تأمین آن ها طولانی مدت و مبهم تر می شود. روشن است که مدیران در زمینههای اولیه مسئولیت اجتماعی بیشتر تلاش کنند تا سایر زمینه ها. (بارنی و گریفین،۱۹۹۲)
شکل(۲- ۴): مدل پنج بعدی تعهد کلیدی مک کنزی
زمینههای مسئولیت
صاحبان سهام
کارکنان
مشتریان
محیط طبیعی
ارزشهای فرهنگی
صاحبان سهام
صاحبان سهام کسانی هستند که سرمایه های خود را برای راه اندازی واحدهای تجاری و اقتصادی در اختیار گذاشته و انتظار دارند، مدیران امانت دار مطمئنی برای آن ها باشند. مدیران از طریق سیستم حسابداری، اطلاعات مناسب و ارائه گزارش های دقیق و صحیح، سهامداران را از وضعیت فعالیت ها و عملکردهای سازمان مطلع کرده و به تعهد خود نسبت به صاحبان سهام عمل میکنند. از طرف دیگر، مدیران باید با زمینههای مسئولیت عملکرد مناسب و خوب خود باعث شهرت و خو ش نامی سازمان شده و از راهبردهای مدیران عالی و صاحبان سهام و نیز ارزش ها و هنجارهای ارسالی که بنیانگذاران آن ها بنا نهاده اند، حمایت کنند. (گریفین، ۱۹۸۷)
کارکنان
بخش عمده ای از نیروی انسانی هر جامعه ای در سازمان ها و مؤسسات مختلف مشغول به کار هستند و از آنجا که اکثر مردم، بیشترین وقت خود را در درون سازمان ها می گذرانند، این انتظار از مدیران وجود دارد که به کارکنان تحت امر خود توجه بیشتری داشته باشند. به عبارت دیگر، مردم از مدیران می خواهند که به نیازهای کارکنانشان بیشتر توجه کرده و تلاش کنند نیازهای آن ها را برآورده سازند. جامعه از مدیران این توقع را دارد که یار و غمخوار کارکنان خود بوده، به شخصیت آن ها به عنوان یک همنوع احترام گذارده و در زمان لازم به عملکرد خوب آن ها پاداش دهند. همچنین، امروزه جامعه اعمال تبعیض آمیز مدیران نسبت به کارکنان خود را زشت قلمداد کرده، آنان را از چنین رفتاری برحذر می دارند. با وجود این، چون نیروی انسانی جز ء مهم ترین منابع هر جامعه ای است، این توقع را هم از مدیران و سازمان ها دارد که از کا رکنان خود به بهترین شکل استفاده کرده و بهره وری نیروی انسانی خود را بالا ببرند. همچنین، از مدیران انتظار می رود که با اختصاص حداکثر زمان ممکن برای هدایت و آموزش پرسنل زیردست خود، آن ها را در انجام صحیح وظایفشان راهنمایی کنند و در صورت ارائه روش های جدید و طرح های نو از سوی آن ها، از طرح های فوق استقبال کنند و تلاش به خرج دهند تا حس نوآوری در افراد تقویت شود. (هرسی و بلانچارد، ۱۳۷۱)
مشتریان